قصه من و سایت ( بخش اول شروع)
قصه من و سایت
جایی خوندم که میگن بنویس تا اتفاق بیفته!! من هم شروع کردم به نوشتن، مثل همیشه این روش و نوشتن ها شاید مسیر جدیدی باز کنه برای سایر دوستان و همکاران گرامی من.
خیلی وقت به داشتم به داشتن یک آکادمی تخصصی در زمینه سیستم عاملهای متن باز فکر می کردم، فقط فکر بود و فکر، زندگی روزمره باعث شده بود که درگیر کارهای بشم که از مسیر من رو دور کرده.
آدمی به نشانهها زنده است ولی خیلی از موارد این نشانه جدی گرفته نمیشه تا اوم دریچه خاص به روی شما باز بشه و همه نشانهها در جلوی چشم شما قدم زنان رد بشه تا متوجه بشی که مسیر و اتفاقاتی که فکر میکردی برای تضعیف تو بودن به مانند یک پل برروی همه چیز قرار میگیره تا تو از روش رد بشی و به هدفت برسی!!!
یکی از مشکلاتی که همیشه من رو اذیت میکرد این بود که چرا خیلی از افراد بعد از دیدن دوره های آنلاین موفق نمیشن، به هدفشون نمی رسن، فقط حرص خرید کردن و یا رایگان گرفتن دوره وجود داره و هیچ وقت نه پیشرفتی حاصل میشه و اصلاً دوره ها به کار نمیاد، درصد کمی از افراد با این روش موفق میشن ولی چرا همه نمی تونن!!!!!
جوابش بسیار ساده است هدف داشتن
اما همه ما هدف داریم که به یک زندگی خوب برسیم، مهارت کسب کنیم، در آمد خوب داشته باشیم پس چرا باز هم بهش نمیرسیم.
قسمت دوم اسمش هست قدم زدن!! اولین گام با خواستن به وجود میاد! شما بعد از هدفی که برای خودت مشخص کردی باید از جات بلند بشی.
راستی چرا وقتی من از جای خودم بلند شدم باز هم موفق نشدم، ؟؟؟
دنیای اطراف ما پر شده از این داستانها و ……
کلید سوم در این بخش استمرار داشتن هست اما بخش سخت کار دقیقاً همین جاست.!!! چرا؟؟؟
اطرافیان، مشکلات، خانواده، نیازها ، جامعه و حرف مردم باعث میشه که تو دیگه خسته بشی و حرکت نکنی، چرا چون چند قدم ساده مونده بود تا به موفقیت برسی و این همه مشکل باعث شده که نرسی.
سالها هست که در کار تولید محتوا بودم، حتی ۵ سال هم به صورت تخصصی این کار رو انجام دادم، در آمد هم داشت و داره!! این کار هنوز هم در آمد داره ولی به من لذت نمیداد!!!!
واقعاً چرا؟
خیلی بهش فکر کردم من تعامل دوطرفه رو دوست داشتم ولی ویدیو این مدلی نبود!
خیلی فکر کردم شروع کردن به برگزاری کلاس آنلاین البته با امکانات کم و محدود. کسی زیاد من رو در این بخش نمیشناخت و وادی جدیدی بود و برای من لذت بخش بود. یادمه کلاس اولی که شروع کردم ۵ نفر بودیم ولی کلی حال دلم خوب بود.
متأسفانه خوردیم به مشکل قطعی اینترنت و فیلتر شدن و اون کلاس تعطیل شد.
خیلی دوست داشتم که ادامه بدم و باز سره پا شدم و ادامه دادم.
کل ۶ ماه اول سال ۱۴۰۲ به برگزاری کلاس گذشت، خوب بود ولی باز هم کامل نبود برای من اون مدلی که باید جواب میداد نشد، بچههای پای کار نبودن و خسته می شدن.
برای شش ماهه دوم سال برنامهریزی تغییر کرد، بجای برگزاری هر روزه کلاس یک کلاس LPIC2 با بچهها شروع کردم که این کلاس خوشبختانه گروه فعال و اکتیوی هستن.
سبک کلاس تغییر کرد، بجای اینکه فقط من باشم و یک کلام صحبت کنم در هفته یک جلسه حل تمرین چالش های درس قبل رو داریم، امید که این روند کلاس هم خوب پیش بره و بچهها به راه اندازی و استفاده از سرویس و سرورهای لینوکسی علاقمند بشن و حرفهای عمل کنن.
همه دوستان در این کلاس خدا رو شکر پایه فعالیت هستن ، جلسات هم برای من مطرح نیست و تا جایی که هدف گذاشتیم و علاقمند هست پیش میری.
امسال برای من چندتا نشانه در خصوص تغییر روند کاریم اتفاق افتاد که جالب هست شما هم بدونید:
بخش اول مشکلاتی بود که با سایت توسیسنو داشتم و به هر دلیلی بخشی زیادی از دوره های من حذف شد، در نگاه اول یعنی از دست رفتن درآمد اما این درآمدی هم نبود که من رو به حرکت در بیاره و باعث بشه من فعال بشم چون واقعاً از این مدل کار کردن هم خسته شده بودم.
بخش دوم هم چالش سایت خودم بود، خب باید درستش میکردم که البته نشد که از سایت جدید رونمایی بشه، مشکل طراحی کردن سایتها با پلتفرم های اختصاصی هم در نوع خودش جالب هست.
بخش سوم هم این بود که باید کسری عدم وجود دوره ها در سایت توسینسو رو به یک مدلی در سایت خودم جبران میکردم و در این راستا خیلی از دوره ها رو بازنگری کردم و بخشی ازشون که خودم واقعاً از دوره لذت برده بودم رو منتشر کردم.
بخش چهارم هم تولید دوره زبیکس بود که اول قرار بود در وب سایت توسینسو قرار بگیره ولی نشد و من باید با امکاناتی و زمانی که داشتم این دوره رو روی سایت خودم قرار بدم و خدا رو شکر مورد استقبال قرار گرفت.
بخش پنچم واقعاً هدف داشتم که دورهای دیگه ای رو هم شروع کنم که دور shell scripting هم بخشی از این دور ها بود. این دوره به قوت خودش میره جلو و جذابیت خاص خودش رو داره.
مشکل اصلی من از کجا شروع شد:
هنوز داشتم به این مطلب فکر میکردم که چرا دوره ها کاربردی نیست، به این فکر کردم و یک حرکتی رو شروع کردم و دوره LPIC1 رو رایگان برای علاقمندان باز کردم و گروه تلگرامی رو هم باز کردم.
خدا رو شکر ۲۰۰ نفر هم به دوره اضافه شدن، گفتم هفتهای یکبار جلسه سؤال و جواب داشته باشیم، قصدم این بود که پیگیره یادگیری افرادی باشم که علاقمندانی بودن که بدون هزینه وارد دوره شده بودن و …. اما هیچ شخصی در جلسه اول وارد نشد، چالش جالبی بود{ مجبور شدم گروه کنسل کنم و دیگه این مدلی هم کار نمیکنم دیگه}
خب باز هم دلم راضی نشد، دلم میخواست دوره LPIC2 رو هم برای ۵ نفر به صورت خاص کلاس برگزار کنم که نشد.
باز نشتم به فکر کردن که چیکار کنم تا این چالش جدید ایجاد شد، حالا چالش چی بود بگم لذت خواهید برد.